کاش این همه نبودی
کاش اصلا نمی بودی
چرا من همه ی شهر را با تو قدم زدم؟
حالا یک جای رفتن برای خود نگذاشته ام
باید از این شهر بروم
این شهر بی تو مرا حبس می شود
من
بی
تو.....
من نه تو را دارم
نه خودم را
نه خدا را
نه حتی یک گوشه شهر که نباشی...
کاش خراب شوند همه ایستگاههای مترو
همه پیاده روهای این شهر
کاش!
تو که بر نمیگردی
من
بی نهایت مشتاقم به حمله مغول ها
یا زلزله ای،
من به ویرانی این شهر،
محتاجم
محتاجم...
[ شنبه بیست و نهم مهر ۱۴۰۲ ] [ 8:34 ] [ وحـــــــــــید ] [ ]
وقت پایانم ......برچسب : نویسنده : paeezan1988 بازدید : 30